×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

del

negran

× adaby
×

آدرس وبلاگ من

arezo.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/�sa�sa

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

گل رفت و خانه امید باغبان ویران شد

ای خدا همه دلخوشی بنده تو یک گل از این دنیا بود
باغبان بودم و با گل بودن امید دل ما بود

غنچه را با دیده و دل آب دادم

                                                                  
دل بی تاب خود را تاب دادم

لحظه لحظه انتظارش را کشیدم
تا شکوفا گشتن گل را ببینم

جای دادم ریشه اش بر دیده ام
برگ برگش را نمودم مرهم سینه ام

روز و شبها پشت هم طی می شدند
دیده و دل عاشقانه در پی می شدند

غنچه ام شد یک رز سرخ قشنگ
شد به انگشتر جان یاقوت قشنگ

عطر او هر صبح بر من می دمید
قلبم از شوق حضورش می تپید

از گل به دستش می نشستی خار ها
باغبان میزد به جایش بوسه ها

چه امید ها که در دل می کاشت
با گل انگار بهشتی می داشت

آنچنان انس گرفتی با گلم
که دادی نفس هایم همه بوی گلم

دل ما با بودنش دلشاد بود
چشم ما با دیدنش روشن بود

باغبان می دانست که گل از آنش نیست
چند روزی بیش مهمانش نیست

روزی آمد دستی از راه پدید
حاصل عمر باغبان چید و پرید

گل چنان دلبسته دلدار شد
رنج باغبان پیش او کم رنگ شد

گل رفت و خانه امید باغبان ویران شد
خنده رفت و باز دلش نالان شد

برخاست از نهاد باغبان آهش بلند
کرد دستان خو سوی معبودش بلند

یا رب مپسند در این جهان چنین خوار شوم
از این همه بی کسی و غریبی دل تنگ و بیمار شوم

سینه من جایگاه غم نبود
او اسیر دست های غم نبود

جنگ با تقدیرکار من نبود
جز قبول واقعه چاره ی من نبود

دست خدا دادم تو را من دوست
ز تو خاطراتت مرا نیکوست

برو ای گل خدا همراه بادت
رود اشک چشم های من ز یادت  

 
 

                  





شنبه 3 بهمن 1388 - 4:04:30 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم