گوشه اي تو خلوت
نشسته بودم گوشه اي تو خلوتتكيه دادم به خاطرات اون وقتچشمام و آهسته رو هم گذاشتمرد شدم از هر چي كه تو فكر داشتميه قاب خوشكل پيش روم گذاشتمعكس تو رو ميون اون گذاشتماول به چشماي تو خيره گشتمبه باغ سر سبز چشات رفتمبه ياد اون گذشته هاي شيرينبوديم كنار هم چه تلخ چه شيرينبه ياد روزايي كه رفته از دستنم نم باروني به چشمام نشسترقص كنان رسيد چشام به پايينرسيد به باغ لاله هاي خونينچيدن شاخه اي ز آتش لبداد به اندام من سوزش تببا هم چه روزاي قشنگي داشتيمزير بارون چه خاطراتي ساختيمنمي دونم چي شد كي اومد كه تو سرد شدي بهونه كردي گفتي برورفتم و آهسته كندم دل وچون كه تو خواستي و گفتي برورفتي و ديدي كسي چون من نبودرسم عشق و عاشقي اين نبود
چهارشنبه 16 دی 1388 - 2:54:13 PM